تماشای پرندگان مهاجر در تالاب کشف‌رود 
امیریه ۳۷ شهر چهار‌هزارنفری 
رویای سبز نفر اول کنکور کارشناسی ارشد فضای سبز
محمد احمدپور می‌گوید: اواسط دهه۸۰ که هنوز باغ‌بام در گلبهار معنایی نداشت، من با کاشت سبزیجات و صیفی‌جات، پشت‌بام سبز را طراحی و اجرا کردم.
حدود یک‌ماه قبل بود که مطلع شدیم نفر اول کنکور کارشناسی‌ارشد در رشته مهندسی فضای سبز در سال ۱۴۰۲، ساکن منطقه ماست؛ جوانی بیست‌و‌هشت‌ساله که دغدغه اجتماعی هم دارد و برای بهبود وضعیت محل سکونتش رئیس شورای اجتماعی مطهری شمالی است. در کارنامه کاری محمد احمدپور، خدمات بسیاری در حوزه فضای سبز منطقه و گوشه‌و‌کنار شهرمان دیده می‌شود.
دلم با پزشکی بود
فرزند ارشد خانواده‌ای فرهنگی است. پدر و مادرش هردو معلم هستند. اگرچه آرزوی آن‌ها دیدن پسرشان در قد و قامت یک دکتر و در لباس سپید پزشکی بوده است، برخلاف این خواسته، محمد، مسیر دیگری را در پیش گرفت تا آینده حرفه‌ای‌اش را درمیان سرسبزی درختان و طراوت گل‌ها جست‌وجو کند.
خودش می‌گوید: پدر و مادرم هردو فرهنگی بودند. اول دبستان بودم که آن دو به گلبهار منتقل شدند و ما تا سال آخر دبیرستان همان‌جا ماندیم. گلبهار در مقایسه با کلان‌شهر مشهد، شهری کوچک بود و کلاس‌های آموزشی و کنکور در آن اندک؛ بنابراین من نتوانستم در رشته‌های پزشکی و دندان‌پزشکی که اولویت اولم بود، قبول شوم. مهندسی فضای سبز پنجمین انتخابم بود که همان را قبول شدم و ادامه تحصیلم در دانشگاه آزاد گلبهار رقم خورد.
باغبانی با آزمون و خطا
سکونت در شهر گلبهار و در خانه‌ای ویلایی، این فرصت را به محمد جوان داد تا علاقه‌اش به پرورش گل و گیاه بروز یابد و استعدادهایش با آزمون و خطا‌هایی در حیاط کوچک منزلشان شکوفا شود؛ «خانه گلبهارمان صد‌متر حیاط داشت. من در همان محیط کوچک، انواع باغچه‌های عمودی و افقی را طراحی و اجرا کردم. از دیوار سبز و کاشت انواع گل و گیاه گرفته تا کاشت و پرورش درختان سرسبز و مثمر و غیر‌مثمر. حتی اواسط دهه۸۰ که هنوز باغ‌بام در آن شهر معنایی نداشت، من با کاشت سبزیجات و صیفی‌جات، پشت‌بام سبز را طراحی و اجرا کردم.»
محمد خاطرات خوشی از دوران دانشگاه دارد؛ از همکاری‌اش با اداره فضای سبز گلبهار و باغداران و گلخانه‌داران این شهر برای بهبود گل و گیاهان باغی و مزرعه گرفته تا تشویق شدن در دانشگاه به‌خاطر دانستن اسم کامل و علمی یک گل.
او بعد‌از اتمام تحصیلات دانشگاهی با بازگشت خانواده به مشهد، به زادگاهش برگشت تا دوره کارآموزی، صفحه تازه‌ای از موقعیت‌های حرفه‌ای را پیش رویش قرار دهد؛ «بعد از اینکه از گلبهار به مشهد برگشتیم، برای گذراندن دوره کارآموزی دانشگاه با حمایت کارکنان سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهرداری مشهد به‌عنوان کمک ناظر مشغول به کار شدم. برنامه، نظارت بر اجرای طرح استقبال از بهار سال۹۶ بود که قرار بود در قاسم‌آباد و میدان قائم (عج) اجرایی شود.»
سرمای سختِ کار‌خراب‌کن!
او لابه‌لای خاطراتش از طرح میدان قائم (عج) و المان ماهی می‌گوید که با گل‌های کالانکوئه طراحی شده بود؛ «کار اول بود و خیلی حساسیت داشتم که گل‌های کالانکوئه رنگ‌بندی متناسبی داشته باشند و همه‌چیز دقیق و سر جایش باشد. اما درست در همان شب که کار به پایان رسید، برف سنگینی آمد و با آنکه روی گل‌ها کاور کشیده بودیم، بخشی از آن‌ها به‌علت سرمازدگی آسیب دید؛ البته خوشبختانه با گرم‌شدن هوا همه‌چیز مثل قبلش شد.»
این همکاری و گذراندن دوره کارآموزی فرصت خوبی برای این جوان علاقه‌مند به گل و گیاه بود تا با ثابت‌کردن توانایی‌هایش، نظر مدیران سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهرمان را جلب کند و برای ادامه همکاری از او در پروژه‌های بعدی استقبال از بهار دعوت کنند. نتیجه‌اش ادامه همکاری و قبول مسئولیت نگهداری و مراقبت از فضای سبز پارک‌های ششصد دستگاه، بوستان فرهاد، پارک فلسطین و محدوده ملک‌آباد بود.
خودم هم غافلگیر شدم
محمد که پس‌از حمایت‌ها و ارتقای اطلاعات خود در سازمان پارک‌های مشهد حالا مسیر حرفه‌ای خود را پیدا کرده بود، درمیان مشغله‌های کاری تصمیم به ادامه تحصیل در رشته مرتبط با کارش گرفت؛ «قبل‌از اینکه بعد‌از هشت‌سال دوری از درس و دانشگاه تصمیم به ادامه تحصیل بگیرم، با خواندن مقالات و کتاب‌های تخصصی می‌خواستم اطلاعاتم را افزایش دهم تا در این رشته و کارم موفق باشم.
درباره روش‌های انواع نگهداری و مراقبت گیاهان و اسم‌های مختلف آن‌ها مطالعه می‌کردم. حداقل روزی یک‌ساعت، درباره موضوعات مرتبط با کارم کتاب می‌خواندم؛ برای همین وقتی تصمیم به شرکت در مقطع کارشناسی‌ارشد گرفتم، می‌دانستم برای من کار چندان سختی نیست و در آزمون کنکور هم مطمئن بودم رتبه قابل قبولی کسب خواهم کرد، اما نفر اول‌شدن دور از ذهن و واقعا برایم غیر‌منتظره بود.
بعد‌از اعلام نتایج، چون رتبه اول را کسب کرده بودم، برای انتخاب دانشگاه با چند تن از استادان مشورت کردم. بین دانشگاه تهران و فردوسی مردد بودم. در‌این‌زمینه تحقیقات بسیاری هم انجام دادم. نهایتا دانشگاه فردوسی را انتخاب کردم تا هم کارم را از دست ندهم و هم در‌کنار خانواده، آرامش بیشتری برای رسیدگی به کار‌ها و درس‌هایم داشته باشم.»
- خانواده دوست داشتند پزشک شوید و حالا شما در زمینه فضای سبز در شهر حرفی برای گفتن دارید؟
اوایل مخالف بودند، اما بعد از دیدن موفقیت‌هایم و به‌خصوص بعد از اعلام نتیجه کنکور کارشناسی‌ارشد خیلی خوشحال شدند و حتی برای ادامه مسیری که انتخاب کرده‌ام، مشوقم شدند.
- از فعالیت‌های جانبی مرتبط با رشته تحصیلی‌تان برایمان بگویید.
بعد‌از پایان تحصیلات کارشناسی، مدتی در سال ۱۳۹۷ به‌عنوان رئیس اداره خدمات شهری شهرک شیردم تهران به این شهر رفتم. حالا هم شرکت خودم را دارم.
- شما رئیس شورای اجتماعی محله هم هستید. درباره این فعالیت برایمان بگویید.
امسال سال اولی است که با شورای اجتماعی محلات همکاری می‌کنم. با‌توجه‌به تأثیر مثبت شورا‌ها در عمران و آبادانی یک محله و رفع معضلات و مشکلات محلی به‌عنوان پل ارتباطی مردم و شهرداری، تصمیم به حضور در این نهاد گرفتم و به‌عنوان جوان محله، فعالیتم را شروع کردم. در آغاز راه، با کسب اکثریت آرا به‌عنوان رئیس شورای محله انتخاب شدم. امیدوارم بتوانیم برای محله و رضایت ساکنان و کسبه محله قدم‌های مثبتی برداریم.
- اوقات فراغتتان را چطور می‌گذرانید؟
مطالعه می‌کنم، به کتاب‌های صوتی گوش می‌دهم، در فعالیت‌های عام‌المنفعه مشارکت می‌کنم، به طبیعت‌گردی، ورزش و سفر می‌پردازم؛ دستی هم در هنر دارم و گاه با رنگ روغن، پاستل و آبرنگ نقاشی می‌کشم. به‌تازگی هم دارم کتابی می‌نویسم. نوشتن کتابی تخصصی درباره فضای سبز را هم در برنامه دارم که ان‌شاء‌ا... به‌زودی نگارش آن را شروع می‌کنم.
لینک کوتاه
روایات مشابه
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
